ابنوالی برهانالدین ابراهیم بن والی مقدسیاِبْنِ والی، ابراهیم بن والی بن نصر خجابن حسین مقدسی، ملقب به برهانالدین (د ح۹۶۰ق/۱۵۵۳م)، ادیب و فقیه حنفی اهل غزّه می باشد. ۱ - زندگی نامهدانستههای ما دربارۀ او بسیار اندک است و تنها گزارش ابن حنبلی ، [۱]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم، درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، ج۱، ص۳۴،به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
از دوستان و علاقهمندان اوست که میتواند خطوط کلی زندگی وی را تا حدودی ترسیم نماید. او نوادۀ دختری شهابالدین احمد تمیمی داری بوده است. ابن حنبلی نام اشهر او را ابن والی آورده، اما از قول خود وی نقل میکند که در نام پدرش تحریف واقع شده و اصل آن ولی است. خود وی نیز گاه خویشتن را «ابن ولی» خوانده است. [۲]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم،درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، ج۱، ص۳۴- ۳۵، به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
[۳]
جمالالدین، محسن،نتحفه العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید، ج۱، ص۲۹۴،المورد، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
او دوران جوانی خود را در غزه گذرانده [۴]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم، ج۱، ص۳۴- ۳۵، درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
[۵]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، الطبقات السنیه فی تراجم الحنفیه،ج۱، ص۲۵۰ ، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۲ - مسافرتو به گفتۀ ابن ولون صاحب کتاب الغُرَف العَلیّه در صفر ۹۴۲ق به دمشق رفته است. [۶]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر،الطبقات السنیه فی تراجم الحنفیه، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
وی سپس سفری نیز به بغداد کرد و از آنجا به حلب رفت. به گفتۀ ابن حنبلی [۷]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم،درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، ج۱، ص۳۴- ۳۵، به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
او در بغداد یک تیمار ( اقطاعی در درجۀ دوم اهمیت که معمولاً به نظامیان عثمانی داده میشد) داشته است. تاریخ ورود وی به حلب را ابن حنبلی [۸]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم،درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، ج۱، ص۳۴- ۳۵، به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
در ۹۴۶ق ضبط کرده است. او پس از چندی به وطن خویش غزه بازگشت.۳ - افتا در وطنمدتی بعد آهنگ قاهره کرد و در آنجا از محضر فقیه حنفی، امینالدین ابن عبدالعال بهره برد و پس از دریافت اجازۀ فتوا از او، به وطن خود بازگشت و به افتا پرداخت. [۹]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم، درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب،ج۱، ص۳۶- ۳۷، به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
۴ - کتاب تحفه العبیدوی در غزه به تألیف تحفه العبید همت گماشت و در ۹۶۰ق به عثمانی رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و آن کتاب را به صدر اعظم رستم پاشا تقدیم کرد. آنگاه به حلب رفت و پس از دریافت تماری که فوق تصور او بود، در همان سال از بیراهه رو به سوی دیار خویش کرد. از آن پس دیگر از او خبری نشد. [۱۰]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم، درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، ج۱، ص۳۹،به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
[۱۱]
جمالالدین، محسن، نتحفه العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید، ج۱، ص۲۹۳، المورد، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۵ - سرودن شعرابن والی در سرودن شعر نیز تبحر داشت و نه تنها به عربی ، بلکه به فارسی نیز شعر میگفت، گفته شده که زبان فارسی را در بغداد، با خواندن گلستان سعدی فرا گرفته بود. [۱۲]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم، درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب،ج۱، ص۳۴، به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
از اشعار ابن والی تنها ابیات چندی نقل شده [۱۳]
ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم، درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، ج۱، ص۳۵- ۳۶،به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م.
و روی هم رفته صناعات لفظی بر اشعار او حکمفرماست. [۱۴]
جمالالدین، محسن، نتحفه العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید،ج۱، ص۲۹۳، المورد، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۶ - آثاراثر مهم ابن والی تحفه العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید است که دربارۀ اسب سواری و شکار و تیراندازی نوشته شده است. در این کتاب ابن والی میکوشد تا از آیات و احادیث نبوی همراه با ذکر سند و مصدر آنها بهره جوید. گهگاه نیز به اشعار تمثل جسته و به اقوال ائمۀ مذاهب اهل سنت ، خصوصاً ابوحنیفه اشاره میکند. از این کتاب نسخهای خطی در کتابخانۀ حرم مکه موجود است. از بررسی این نسخه معلوم میشود که در اواسط صفر ۹۶۰ نوشتن آن در غزه به پایان رسیده است. [۱۵]
جمالالدین، محسن، نتحفه العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید،ج۱، ص۲۹۲-۲۹۶، المورد، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
اثر دیگر ابن والی که اکنون نشانی از آن در دست نیست الدره البرهانیه نام دارد که منظومهای است نحوی. او متن آجرومیۀ ابن آجروم (ﻫ م) را به نظم کشید و خود مطالبی بدان افزود. [۱۶]
غزی، نجمالدین، الکواکب السائره، ج۲، ص۸۱،به کوشش جبرائیل سلیمان جبور، بیروت، ۱۹۴۹م.
شاید به همین جهت حاجی خلیفه [۱۷]
حاجی خلیفه، کشف، ج۱، ص۱۷۹۷.
نام این اثر را در زُمرۀ شروح آجرومیه آورده است. تاریخ سرودن این منظومه به پیش از ۹۴۲ق باز میگردد. [۱۸]
تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، الطبقات السنیه فی تراجم الحنفیه، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۷ - فهرست منابع(۱) ابن حنبلی، محمدبن ابراهیم، درّ الحبب فی تاریخ اعیان حلب، به کوشش محمود احمد فاخوری و یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۷۲م. (۲) تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، الطبقات السنیه فی تراجم الحنفیه، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۳) جمالالدین، محسن، «نتحفه العبید فیما ورد فی الخیل و الرمایه و الصید»، المورد، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م؛ س ۱، شم ۳-۴؛ (۴) حاجی خلیفه، کشف. (۵) غزی، نجمالدین، الکواکب السائره، به کوشش جبرائیل سلیمان جبور، بیروت، ۱۹۴۹م. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن والی»، شماره ۱۸۷۸. |